نویسنده: دکتر اسماعیل درگاهی
از آنجا که اولین مواجهه و برخورد بسیاری از کارشناسان مالی با فناوری بلاک چین از طریق بیت کوین، رمزارزها یا سایر آلت کوینها بوده است، حوزه رمزارزها برای دست اندرکاران خدمات مالی حوزه ای رمزآلود است! مفهوم رمزارز به دلیل ساختار غیرمتمرکز آن در تضاد با ماهیت سیستم مالی فعلی قرار دارد که از یک ساختار متمرکز در کلیه ابعاد کسب و کار شامل بانک ها، نهادهای ناظر، شرکت های پرداخت، دولت ها، بانک های مرکزی و … برخوردار است. علاوه بر تهدید سیستم متمرکز، رمزارزها به عنوان جایگزین پول های رایج سنتی هم مطرح هستند اگرچه در این راه توفیق چندانی نداشته اند! یکی از دلایل این امر به پیچیدگی فناوری پایه رمزارزها که بیشتر بر فناوری بلاک چین متمرکز است و نیز، کندی پردازش در آنها بر می گردد. البته باید در کنار این مسایل اقبال جامعه سرمایه گذاران به حوزه رمزارزها به خصوص بیت کوین را در نظر داشت که با تشویق سرمایه داران بزرگی همانند ایلان مساک در حال تبدیل شدن به گزینه مطرح تبادل و سرمایه گذاری است. بدون تردید به دلیل ماهیت فناورانه و توسعه مداوم رمزارزها شامل انتشار استیبل کوین ها، کانال های پرداخت، شبکه های لایتنینگ و سایر ابزارهای نوظهور در حوزه رمزارزها، رشد رمزارزها مستمر خواهد بود. از شواهد این موضوع می توان به عدم توقف توسعه بیت کوین و سایر رمزارزها علیرغم کاهش قیمت های سال ۲۰۱۸ اشاره کرد. فضای توسعه رمزارزها به صورت غیرقابل انکاری به فناوری بلاک چین وابسته است تا حدی که به اعتقاد لیمون(۲۰۱۸) بدون بلاک چین کل اقتصاد رمزارزها و چشم انداز آن وجود خارجی نخواد داشت. اما فناوری بلاک چین چیست؟
بلاک چین
بدون تردید فناوری های خیلی کمی به اندازه بلاک چین حداقل در حوزه مالی هیاهو و بحث و گفتگو راه انداخته اند. امروزه در هر کنفرانس مالی و حسابداری بخشی از مباحث به بلاک چین و رمزارزها تخصیص می یابد. حجم مطالب و کتاب های منتشره، نشان دهنده اهمیت این حوزه برای صنعت خدمات مالی است. فناوری بلاک چین بسیار فراتر از یک روش یا فناوری ساده برای استفاده از رمزارزهاست. بلاک چین یک فناوری و پلتفرم توسعه است که به اعضا یا کاربران شبکه بلاک چین اجازه می دهد تا به شکلی تقریبا مستمر و مداوم با هم ارتباط برقرار نمایند و این ارتباط به صورتی رمزگذاری می شود که کسی از عهده هک آن برنیاید. در هسته فناوری بلا ک چین فناوری دفتر کل توزیع شده قرار دارد که بنیان آن را تشکیل می دهد و از دیدگاه حرفه مالی حایز اهمیت است. در یک بیان ساده می توان بلاک چین را به عنوان یک سیستم دفتر کل توزیع شده تعریف کرد که در آن همه کاربران اجازه دسترسی مستمر به اطلاعات رمزگذاری شده و ایمن را دارند. در فناوری بلاک چین رمزگذاری و امنیت به جای آنکه از بالا به پایین اضافه شود، یکی از اجزای اصلی بلاک چین است. ویژگی های سیستم بلاک چین را می توان در موارد اصلی زیر خلاصه کرد:
هشینگ: در فناوری بلاک چین هشینگ نقش یک معیار تعیین کننده را بازی می کند که امکان رهگیری بررسی و تحلیل آن در کل فضای بلاک چین وجود دارد.
رمزگذاری : یکی از جذابیت های امنیتی بلاک چین رمزگذاری به کار رفته در آن است. به عنوان مثال روش رمزگذاری SHA-256 که در بلاک چین بیت کوین به کار رفته و برای اولین بار توسط آژانس امنیت ملی آمریکا توسعه داده شده است با فناوری یا منابع فعلی قابل هک نیست.
عدم تمرکز: فناوری بلاک چین آرمان بسیاری از افراد برای ذخیره سازی و انتقال اطلاعات به صورت نامتمرکز را عملی ساخت! ارزش واقعی بلاک چین صرفا ناشی از ماهیت نامتمرکز آن نیست بلکه ماهیت توزیع شده نگهداری رکوردها و اطلاعات نیز یکی از مولفه های تعیین کننده است.
توزیع شده: بر خلاف سیستم های اطلاعات یا پایگاه های داده فعلی که اکثرا متکی بر فناوری های پیشرفته و ابزارهای انتقال اطلاعات است، ماهیت توزیع شده رکوردها و اطلاعات بلاک چین نقطه تمایز آن به سایر سیستم هاست.
کلیدهای عمومی و خصوصی: پروتکل های کلید عمومی و خصوصی از اولین روزهای شروع به کار اولین کامپیوترها در محیط کسب و کار بخشی از برنامه نویسی کامپیوتر و تجزیه و تحلیل بوده است.
اثرات بر صنعت خدمات مالی
اگر از چشم انداز بالاتر به فناوری بلاک چین نگاه افکنیم پیامدهای این فناوری از جمله سیستم دفتر کل نامتمرکز آن توانایی ایجاد تغییرات اساسی در صنعت خدمات مالی را دارد. کل ساختار و بستر خدمات مالی بر پایه یک مدل متمرکز عمل می کند. در نتیجه، تاثیر فناوری بلاک چین احتمال تحول پردازش فعالیت های مرتبط با پرداخت و معاملات مالی وجود دارد. همچنین کارکردهای اصلی حرفه خدمات مالی همانند حسابرسی تغییر می کند. در نتیجه فناوری بلاک چین، به دلیل آپلود و ذخیره اطلاعات روی پلتفرم های متفاوت، دستیابی به تایید و راستی آزمایی مبتنی بر اجماع در رابطه با دقت داده ها، حسابرسی سنتی را متحول می سازد. به عبارت ساده تر نیاز حسابرسان به انجام فعالیت های سنتی حسابرسی به شیوه فعلی کم خواهد شد. تاثیرات فناوری بلاک چین تنها به این حوزه محدود نمی شود بلکه حوزه تامین مالی نیز متاثر می شود. به عنوان مثال این فناوری توان تغییر مدل وام دهی سنتی را که همواره بر مبنای یک مدل متمرکز عمل کرده است را دارد. ایده ی تامین مالی یک کسب و کار یا شرکت از طریق مدل نامتمرکز شاید نامتعارف یا افراطی به نظر برسد اما به ناچار با گسترش بلاک چین عملی خواهد شد. همچنین حرفه مالی در برخورد با این فناوری، همچنان با سوالات بدون پاسخی روبروست، از جمله اینکه رمزارزها را باید به عنوان یک دارایی طبقه بندی کرد یا اقلام پولی. در حالت کلی، جامعه مالی در حوزه رمزارزها با چالش هایی مواجه است که می توان در قالب نمودار زیر خلاصه کرد: