برجسته ترین شاخص کالا یعنی شاخص S&P GSCI ، از مارس گذشته بیش از ۸۶ درصد رشد کرده است. پس از گذراندن رکودی که به سبب همه گیری کووید-۱۹ بر بازارها حکمفرما شد، بیشتر بازارها روند صعودی را پیش گرفتند؛ این در حالیست که بازار کالا در این روند پیشرو بوده است. صحبت ها در مورد وقوع یک ابرچرخه کالایی در حال حاضر داغ است، اما سرمایه گذاران باید مراقب باشند که نسبت به داده های اخیر بیش از حد واکنش نشان ندهند. برخی از کالاها به رونق و نوسانات زودگذر مشهورند و معمولاً برای افزایش قیمت ها در دراز مدت به تغییرات اساسی در تقاضا یا عرضه نیاز دارند.
نمودار شاخص بازار کالا – منبع : بلومبرگ، موسسه مدیریت دارایی SLC
اگرچه از نظر قیمتی نمی توان رفتار یکپارچه ای برای تمام کالاها در نظر گرفت، با این وجود اغلب قیمت کالاها تمایل دارند در رشدهای هیجانی با یکدیگر حرکت کنند. صنایع فلزات، انرژی و کشاورزی همه بخشی از این شاخص گسترده هستند که پویایی هر کدام از آنها می تواند متنوع و منحصر به فرد باشد.
تداوم افزایش قیمت کالاها برای مدت طولانی معمولاً به دلیل برخی محدودیتهای عرضه صورت میگیرد که یا علل طبیعی دارد یا سرمایه گذار تمایلی به سرمایه گذاری ندارد. به عنوان مثال، برای تزریق سرمایه سنگین در اکتشافات، تولیدکنندگان تا زمانی که از تداوم تقاضا اطمینان حاصل نکنند، اغلب از بهره برداری منابع جدید اجتناب میورزند.
ابرچرخهها نسبتاً کمیاب، اما ماندگار هستند
بر اساس تحقیقات بیلگه ارتن و خوزه آنتونیو اوکامپو، از اواسط قرن نوزدهم تا به الان، چهار ابرچرخه را تجربه کرده ایم. آنها ابرچرخه را به عنوان “حرکت مداوم چند دههای که در بازه های قیمتی فراتر از روند معمول و در طیف گسترده ای از مواد پایه است” تعریف می کنند. هر چهار ابرچرخه با تغییرات عمده تاریخی مورد تأکید قرار گرفته اند.
اولین چرخه قابل توجه کالاها در اواخر دهه ۱۸۹۰، با ورود ایالات متحده به فاز صنعتی شدن و شهرنشینی آغاز شد. این روند با تولید تسلیحات جنگ جهانی اول سرعت گرفت. با اینکه این چرخه در سال ۱۹۱۷ به اوج خود رسیده بود، تا اوایل دهه ۱۹۳۰ نیز ادامه داشت.
اجزای ابرچرخه، تولید جهانی و قیمت کل کالاهای غیرنفتی- (سبز : قیمت کل کالاهای غیرنفتی/ آبی : تولید ناخالص داخلی کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه/ قرمز: تولید ناخالص داخلی جهانی)
ابرچرخه بعدی کمی بعد از اینکه اروپا و متحدانش درگیر جنگ جهانی دوم شدند، شروع شد. منابع و مواد مورد نیاز برای جنگ بسیار زیاد بود و عواقب آن به بازسازی گسترده در اروپا و ژاپن انجامید. در حالی که این چرخه در سال ۱۹۵۱ به اوج خود رسید، یک دهه دیگر هم ادامه داشت، زیرا رشد اقتصادی پس از جنگ با سرعت قابل توجهی پیش میرفت.
در اوایل دهه ۱۹۷۰ چرخه سوم اتفاق افتاد، دلیل آن رشد اقتصادی سرشار بود و منجر به افزایش قیمت انرژی و مصالح شد که تا اوایل دهه ۱۹۸۰ ادامه داشت. در حالی که تقاضا رو به افزایش بود، دلایلی مانند ملی شدن صنایع استخراج و خروج سرمایه گذاران خارجی، در تامین کالا اختلال ایجاد کرد. سرانجام تولیدکنندگان شروع به افزایش عرضه خود کردند و قیمتها تثبیت شد.
سرانجام، چرخه اخیر در سال ۲۰۰۰ با پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی (WTO) و آغاز مدرن سازی اقتصاد آن کشور، شروع شد. صنعتی شدن سریع چین و مهاجرت گسترده کارگران به شهرها، منجر به رونق انبوه سازی شد. صرف هزینه های کلان در صنایع زیربنایی باعث شد چین به بزرگترین مصرف کننده جهانی اکثر کالاها تبدیل شود. این چرخه با بحران مالی ۲۰۰۸ دچار اختلال شد، اما چین در پاسخ به این بحران، با یک برنامه محرک گسترده تقاضا را بازگرداند. این چرخه تا سال ۲۰۱۴ ادامه داشت که سرانجام مازاد عرضه نفت آغاز شد.
اکنون که اقتصادهای جهانی در حال ترمیم از آسیب های همه گیری کووید-۱۹ می باشند، سرمایه گذاران در تلاشند تا شاخص های اولیه ابرچرخه مانند افزایش قیمت را درک کنند. بخشی از روند افزایشی قیمت فعلی، ناشی از وقفه در عرضه کالا بواسطه دست و پنجه نرم کردن کارگران با همه گیری کرونا است. آب و هوا نیز نقش داشته است: به عنوان مثال با کاهش تولید دانه، خشکسالی در آمریکای جنوبی بر تولید محصولات کشاورزی تأثیر گذاشت. بعلاوه، همزمان با بازگشایی اقتصادها، فعالیتها همچنان بهبود می یابند و بالاخره به ثبات می رسند.
گرچه همه اینها رخدادهایی مثبت هستند، اما برای بالا بردن قیمت ها برای دهه ها کافی نیست. برای وقوع ابرچرخه معمولاً یک تغییر ساختاری لازم است. با این حال، یک دارایی وجود دارد که ممکن است متناسب با این اهداف باشد، و آن مس است. همانطور که اقتصادهای بزرگ از پایداری محیط زیست استقبال می کنند و حرکت از سوخت فسیلی به راه حلهای الکتریکی شتاب می گیرد، مس در این انقلاب سبز نقش اساسی خواهد داشت.
نقش رو به گسترش مس
مس در ساخت و ساز و تولید لوازم از نقش دیرینه برخوردار است. همچنین در حمایت از گرایش به راه حل های متناسب آب و هوایی، نقش اساسی دارد. برای باتری ها، اتومبیل های برقی، صفحات خورشیدی، توربین های بادی و راه حل های ارتباطات، ضروری است. این فلز همچنین از مهم ترین عوامل اتصال انرژیهای تجدید پذیر به شبکه است.
شرکت تجارت و معدن بین المللی Glencore Plc ، تخمین می زند که تقاضای جهانی مس در سی سال آینده دو برابر شود. همچنین هشدار میدهد که سرمایه گذاری در توسعه معادن جدید به میزان قابل توجهی کمتر از میزان مورد نیاز است.
این آسیب پذیری توسط موسسه S&P Global Market Intelligence نیز تأیید شده است. تحقیقات آنها نشان می دهد که طی ۳۰ سال گذشته ، ۲۲۴ عدد از ذخایر عظیم مس کشف شده است. با این حال ، فقط ۱۶ مورد از این کشفیات در دهه گذشته بوده اند و تنها یک مورد در سال ۲۰۱۵ بوده است. از بین این ۲۲۴ ذخایر، ۱۴۴ مورد هنوز در حال ارزیابی یا توسعه هستند در حالی که ۸۰ مورد دیگر یا در حال تولید هستند یا بسته شده اند. این نسبت تبدیل از اکتشاف به تولید، ضعیف است.
در حالی که توسعه معدن ۷ تا ۱۰ سال طول می کشد ، بیشتر تأخیرها در بهره برداری معادن به دلیل کاهش هزینه ها بوده است. طی چند دهه گذشته تولیدکنندگان مس بودجه اکتشاف خود را کاهش داده اند. در عوض، آنها بیشتر بر افزایش کارایی معادن موجود تمرکز کرده اند. در حالی که این امر باعث شده که جریان های نقدی صنایع معدن قابل اعتمادتر باشد، اکنون صنعت انعطاف پذیری خود برای افزایش سریع تولید را از دست داده است.
تلاش ها برای پایداری محیط زیست می تواند منجر به پدید آمدن یک ابرچرخه شود
این پویایی گسترده در افزایش تقاضای مس همراه با عرضه نسبتاً انعطاف ناپذیر برای چندین سال حاکم خواهد بود. به نظر می رسد افزایش تعهد جهانی به توسعه زیرساخت های متناسب با طبیعت، گرایش به وسایل نقلیه الکتریکی و افزایش آگاهی سرمایه گذاران نسبت به مسائل ESG*، محرک های تقاضای طولانی مدت در این حوزه هستند. در همین حال، تأمین کنندگان در هزینه های اکتشاف محتاط بوده اند.
قیمت های بالاتر در نهایت عرضه بیشتری را به همراه خواهد داشت، اما با توجه به چرخه طولانی توسعه معدن، این روند زمان میبرد که باعث افزایش قیمت ها خواهد شد. بنابراین، مس شاهد یک بازار صعودی طولانی در طی دهه آینده خواهد بود. مسلماً موارد زیادی به سرعت توسعه انرژی تجدیدپذیر بستگی دارد. اما به نظر می رسد دولت ها و جوامع متقاعد شده اند که نباید تلاشها برای پایداری محیط زیست به تأخیر بیافتد. با توجه به این نکته، سرمایه گذاران باید نسبت به بازار کالاها بیشتر خوش بین بوده و همزمان نسبت به هرگونه اعلام زودرس ابرچرخه کالاها محتاط باشند.
*ESG : حاکمیت زیست محیطی، اجتماعی و مدیریت شرکتی (ESG) به سه عامل اصلی در اندازه گیری پایداری و تأثیر اجتماعی سرمایه گذاری در یک شرکت یا تجارت اشاره دارد.
منبع: Forbes
مشاهده خبر