عملیات نظامی جمهوری آذربایجان که در اواخر ماه سپتامبر برای بازپسگیری منطقه ارمنینشین ناگورنو-قرهباغ (یا جمهوری خودخوانده آرتساخ) آغاز شد، به فرار ساکنان این منطقه به ارمنستان انجامید و دولت آرتساخ اعلام کرد که از روز اول ژانویه ۲۰۲۴ منحل خواهد شد.
گفته میشود، پایان احتمالی درگیری بین آذربایجان و ارمنستان میتواند فرصتهای بیشتری برای رشد تجارت در این منطقه فراهم آورد. در این رابطه، رهبران ترکیه و آذربایجان پیشنهاد راهاندازی کریدور «زنگزور» را مطرح کردهاند که به آذربایجان امکان دسترسی آزاد به جمهوری خودمختار نخجوان و ارتباط با ترکیه را میدهد. این کریدور که از ترکیه در غرب تا جمهوریهای آسیای مرکزی در شرق امتداد مییابد، همه کشورهای ترکزبان را به یکدیگر متصل خواهد کرد. برای ترکیه که خود را «برادر بزرگ» همه کشورهای ترکزبان میداند، راهاندازی این کریدور فرصت بزرگی به شمار میرود اما احتمالا آذربایجان و جمهوریهای آسیای مرکزی از اهمیت سمبلیک این کریدور چشمپوشی خواهند کرد و آن را صرفا فرصتی تجاری خواهند دید.
کریدور زنگزور به «کریدور میانی» (مسیر حملونقل بینالمللی از دریای خزر) که مورد حمایت آمریکاست، متصل خواهد شد. واشنگتن از جمهوریهای آسیای مرکزی و دیگر کشورها خواسته تا به جای «کریدور شمالی» (راهآهن سیبری) و «کریدور جنوبی» (خط ارتباطی اروپا به آسیا از مسیر هند و پاکستان که به دلیل روابط نهچندان خوب دو کشور، امید زیادی به آن نیست) از کریدور میانی استفاده کنند.
در موافقتنامه آتشبس ۲۰۲۰ میان آذربایجان و ارمنستان آمده است: «جمهوری ارمنستان امنیت ارتباطات حملونقلی بین مناطق غربی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را تضمین میکند به صورتی که حرکت بدون مانع افراد، وسایل نقلیه و محمولههای کالایی در هر دو جهت انجام شود.» در این موافقتنامه هیچ اشارهای به مسیر خاصی نشده است اما کوتاهترین مسیر از طریق استان سیونیک ارمنستان (زنگزور آذربایجان) است که با ایران مرز مشترک دارد.
ایده اتصال ترکیه به آذربایجان از طریق کریدور زنگزور نیازمند یک خط آهن ۱۶۶ کیلومتری (بازسازی راهآهن زمان شوروی سابق که به موازات مرز ایران ساخته شده بود) از هورادیز در آذربایجان تا اردوباد در نخجوان و پس از آن، یک خط آهن ۱۵۸ کیلومتری از اردوباد به ولیداغ (باز هم در نخجوان) است. این خط آهن در دیلوجو وارد ترکیه میشود و در آنجا به خط آهن کارس-نخجوان میپیوندد.
یک گروه مشاوره دولتی آذری معتقد است، راهاندازی کریدور زنگزور به افزایش ۷۰۰ میلیون دلاری صادرات و رشد ۲ درصدی بخش غیرنفتی اقتصاد آذربایجان منجر خواهد شد که افزایش اشتغال و فعالیت کسبوکارهای کوچک در نخجوان را در پی خواهد داشت و نیاز به سوآپ گاز با ایران برای عرضه به نخجوان را رفع خواهد کرد.
اما نگرانی ارمنستان این است که حاکمیت خود بر منطقه مجاور کشور ایران (کشوری که دوست ارمنستان به شمار میرود و در سیونیک کنسولگری افتتاح کرده است) را از دست بدهد. در این میان، ایران که از نامیده شدن استانهای آذریزبان خود به عنوان استانهای جنوبی جمهوری آذربایجان رنجیده است، بر ایجاد کریدوری در نزدیکی مرزهایش تاکید خواهد کرد. در واقع تهران تمایلی به از دست دادن تخفیف ۱۵ درصدی سوآپ گاز طبیعی با آذربایجان ندارد. با این حال، روابط دوستانه باکو با اسراییل بر دامنه تنشها میافزاید.
ممکن است ایجاد یک کریدور عبوری از خاک ارمنستان در نهایت اتفاق بیفتد اما شاید تحقق این اتفاق مدت زمان زیادی طول بکشد. حال چه گزینههای دیگری وجود دارد؟
جاده شماره ۱۶ ایران، بزرگراهی شرقی-غربی در شمال این کشور است. این جاده از استان گیلان (هممرز با آذربایجان و دارای تقاطع مرزی با این کشور در آستارا) آغاز میشود و به زودی تبدیل به پل ارتباطی جدید بین دو کشور خواهد شد. این بزرگراه از شمال ایران میگذرد و به اسندره در ترکیه میرسد. گرچه این بزرگراه از ظرفیت حملونقل ریلی برخوردار نیست، با این حال ایران و آذربایجان قصد دارند از طریق یک کمیته مشترک حملونقلی، همکاری در این زمینه را افزایش دهند.
ایران همچنین دارای ارتباطات ریلی از مرز آذربایجان تا ترکیه است و ممکن است تحولات اخیر راهآهن عبوری از ارمنستان را تحتالشعاع قرار دهد. در اکتبر ۲۰۲۳ ایران و آذربایجان توافق کردند که راهآهن و پلهای راهآهن جدیدی بین منطقه اقتصادی زنگزور شرقی در جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان با عبور از خاک ایران احداث کنند. البته نقطه ضعف حملونقل کالا از طریق خط آهن ایران این است که به تهران قدرت میدهد تا ترافیک بین اروپا و آسیای مرکزی را کنترل کند. اسراییل با آذربایجان، قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان مناسبات دیپلماتیک دارد و ایران جلوی حملونقل کالا از یا به اسراییل را خواهد گرفت. البته نقل و انتقال کالا بین اسراییل و این جمهوریها امکانپذیر است اما این کالاها باید از قزاقستان و عبور از دریای خزر به ترکیه و گرجستان برسند و سپس از طریق دریایی یا هوایی به اسراییل منتقل شوند.
احداث راهآهن هزینه دارد. احتمالا آمریکا به دلیل حضور ایران، جلوی تامین مالی احداث راهآهن از طریق بانک جهانی یا بانک توسعه آسیا را خواهد گرفت، بنابراین، کشورهای ایران، آذربایجان و احتمالا ترکیه ناچارند به طور مشترک هزینهها را تقبل کنند یا به چین متوسل شوند و احداث این خط آهن جدید را به عنوان بخشی از ابتکار کمربند و جاده چین پیشنهاد کنند. پروژه کمربند و جاده اوج وامدهی را پشت سر گذاشته اما ممکن است که دولت چین پروژه خط آهن جدید را در برنامه توافق همکاری ۲۵ ساله ایران-چین بگنجاند. بر اساس این توافق، چین ۱۲۰ میلیارد دلار برای ارتقای زیرساختهای حملونقل و تولید ایران سرمایهگذاری خواهد کرد.
آیا آمریکا نظر مساعدی به این پروژه خواهد داشت؟ احتمالا خیر، اما از آنجا که آمریکا خواستار کاهش وابستگی آسیای مرکزی و قفقاز به روسیه است، شاید این بهترین گزینه در دسترس باشد. یک خط آهن با ظرفیت زیاد میتواند این منطقه را از هزینههای محصور بودن در خشکی نجات دهد و این همان چیزی است که چین دنبال میکند.
حرکت هوشمندانه واشنگتن این است که مطمئن شود، راهآهنی که قرار است آسیای مرکزی را به جهان بزرگتری متصل میکند، بیش از یک گزینه برای تامین مالی در اختیار دارد. این با سیاستهای آمریکا در قبال آسیای مرکزی همخوانی دارد.